☺♥☻

سعی میکنم همه چیز رو همه جوره در اختیارتون بذارممممممم

☺♥☻

سعی میکنم همه چیز رو همه جوره در اختیارتون بذارممممممم

جک غضنفر

غضنفر به دوست دخترخارجیش میگه: 


I love you 


دخترمیگه: 


I love you too 


غضنفر میگه: 


I love you Three 


دختره میگه ?what 


غضنفر میگه: 


مگاوات 


کیلووات 


تف به قبر بابات 


بامن یکی بدو نکن 

چند تا اس ام اس باحال سرکاری...... بخون بخند.........

چه غمگینانه می‌پیچید صدای تو درون کوچه‌ی قلبم که میگفتی؟

نون خشکیه!

**********************

تا حالا دیدی خر پرواز کنه؟ حتما ندیدی، پس سعی نکن پرواز کنی!

*********************

جیک جیک جیک جیک

یکی اضافه کن بفرست واسه جوجه بعدی(طرح سرشماری جوجه های آخر پاییز)

*********************

می دونی فرق توبا پنالتی چیه؟

پنالتی 50 50 گله ولی تو 100 در 100 گلی!

*******************


خیلی پستی

 .

.

.

.و بلندی در زندگی وجود داره..... 

*********************

تو چرا روز به روز چاق تر میشی؟ میدونی از کجا فهمیدم؟ آخه هر روز جای بیشتری توی قلبم باز میکنی!

********************

تنهای ام با تو، خوشبختی ام با تو، مهربونی ام با تو، سختی ام با تو، تو صحرا با تو، تو دریا با تو، تو اسمون با تو، چیپس جدید با تو!

*********************


آخ پگ پکچ سپیخو کمچچ ووئچج پضصث

.

.

.

تبریک می گم شما تونستید به زبان میمون آنگولایی صحبت کنید

**********************

اس ام اس ورزشی

برو پایین

.

.

.

برو بالا

**********************

دیروز رفتم دکتر گفت اس ام اس خونت کم شده، میتونی برام کاری بکنی؟

***********************


بر بالای برجه میلاد ایسته کرده بودم یکدفه یادت افتادم گفتم یک اس ام اس برایت ویل کنم ببینم حالت چیطور است خوبی ؟ در سلامتی کامیل به سر میبری؟ هو !

***********************


عزیزم اس ام اس زدم تا به تو بگم: در لجن زار دلم تو بهترین قورباغه ای!

***********************

در ماهی تابه عشقت سوختم، بی وفا روغن بریز!

*************************


بلوتوث قلبت رو روشن کن

می خوام تمام وجودمو برات سند کنم

.

ها ها ها

ویروس داشت

الان می میری......!!!!!!!!!!!!!!! 

 

ارزش احساس

 

 

 

ارزش یک احساس به شدت آن نیست 

 

 

به مدت آن است............

تفسیر ماه ها...............

از سه نفر هرگز متنفر نباش: 

 

فروردینی ها,مهری ها و اردیبهشتی ها 

 

چون بهترین ها هستند ...........

 

سه نفر رو هرگز نرنجون: 

 

اردیبهشتی ها و تیری ها و دی ماهی ها 

 

چون صادق هستند........... 

 

سه نفر رو هرگز نذار از زندگیت بیرون برن: 

 

شهریوری ها و ابانی ها و آذری ها 

 

چون به درد دلت گوش میدهند......... 

 

مردادی ها و خردادی ها و بهمنی ها 

 

چون دوست واقعی هستند...... 

 

 

تو مال کدوم ماهی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!

ایول


لــــــــــــــــایک رو بکوب به افتخاره تمام دبــــــــــیر هایی که :



امتحـــــــــان میگرند نه انــــــــــتقام  
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آیـکون های Lady 3D


داستان عاشقانه========اشک منو ک در اورد

ه روزیه دختره یه پسره روتوخیابون میبینه خیلی ازش خوشش میاد.خلاصه هرکاری میکنه دل پسره   

روبدست بیاره پسره اعتنایی نمیکنه چون فکرمیکنه همه دخترامثل  


همن.ازداستاناشنیده بودکه دخترابی وفان.خلاصه میگذره۳-۴روز...پسره هم دل میده به  


دختره خلاصه باهم دوست میشندواین دوستی میکشه به۱سال-۲سال-۳سال-۴و۵تاهمین طورباهم  


دیگه بزرگ میشند.خلاصه بعدازاین همه سال که باهم دوست بودندپسره به دختره میگه  


چقدردوستم داری؟دختره بامکث زیاد میگه فکرنکنم اندازه داشته باشه.پسره میگه مگه  


میشه؟میشه عشقتودوست نداشته باشی؟میگه نه-نه که دوست نداشته باشم اندازه  


نداره.دختره ازپسره می پرسه توچی؟توچقدرمنودوست داری؟پسره م مکث زیاد میکنه ومیگه  


خیلی دوستت دارم.بیشترازاونی که فکرشوبکنی.روزهامیگذره...شب هامیگذره...پسره یه  


فکری به سرش میرسه.میگه میخوام این فکروعملی کنم.میخوادعشقشوامتحان کنه.تااینکه یه  


روزبهش میگه من یه بیماری دارم که فکرکنم تاچندروزدیگه دوام بیارم راستی اگه مردم  


چیکارمیکنی؟دختره یکم اشک توچشاش جمع میشه ومیگه این چه حرفیه میزنی؟دوست ندارم  


بشنوم.خلاصه حرفوعوض میکنه ومیگه توچی؟توکه مردی من میمیرم.فکرکردی خیلی سادس بدون  


توتنهایی؟پسره میگه نه-بگوحالا.دختره میگه نمیدونم...!اگه من مردم چی؟پسره میگه اگه  


تومردی...اون موقع بهت میگم.تااینکه پسره نقشه میکشه یه قتل الکی رخ بده.یعنی مرده  


وتشییع جنازه براش میگیرن.پسره یه جاقایم میشه وازدور همه چیز رومیبینه.میبینه  


دختره فقط یه شاخه گل رزقرمز میاره ومیندازه ومیره...پسره ازهمه ی دنیانا  


امیدمیشه.تااینکه ۲روزبعددختره تصادف میکنه ومیمیره.دختره رو دفن میکنن وهیچکی سر  


قبرش نیومده.پسره بایه دسته گل یاس سفید میره سرمزارش وبهش میگه:یادته ازم پرسیدی  


اگه بمیرم چیکارمیکنی؟این کارو میکنم.... 

*تمام یاس های سفید رو باخون خودم قرمزمیکنم.منم کنارت میمیرم......*

خیلی داستان قشنگیه حتما بخونین.............

دانشجوی ترم دوم بودم که با پسری دانشجو به نام

داریوش اشنا شدم ما با هم دوست شدیم تا یه روز با هم


ازدواج کنیم دوران دانشجویی رو گذروندیم بعد چند

ماهی عقدکردیم همه چی خوب بود ما عاشق هم بودیم


تا اینکه خبر بسیار بدی بهم رسید فریدون برادرم که

پسره لاتو شری بود با یکی دعوا کرده بود و اونو کشته بود


خیلی ناراحت شدم داداشمو انداختن زندان تا اینکه

حکم اعدامش اومد منو داریوش رفتیم برای التماسو و رضایت


ولی داداشه مقتول که حدودا ۳۷ ساله بود حرفی

زدکه باورم نشد اون گفت من از تو خوشم اومده و حاضرم


در ازای تو رضایت بدم داریوش خیلی عصبی شد اومد

که دعوا کنه من نذاشتم و با داریوش اونجا رو ترک کردیم


داشتم دیوونه می شدم تا اینکه تاریخ اعدام اعلام

شد از سویی عاشقه برادرم و از سویی عاشقه


داریوش با فشار پدرومادر و بالاخره خودم از عشقه شوهر

نازنینم گذشتم به داریوش گفتم من طاقت دردورنج


خانواده ندارم منو طلاق بده ای عشقه نازنینم تو هم برو

سراغ عشقی دیگر گفت من چطوری این کارو کنم


کاش می شد منو به جای فریدون اعدام کنن بالا خره

طلاقمو داد ولی همیشه به یادم موند با علی همان


داداشه مقتول ازدواج کردم و فریدون هم ازاد شد فریدون

بسیار ادمه غود و لجبازی بود وقتی فهمید من اینکارو


کردم 3ماه از زندگی ام با علی گذشته بود و من حامله

بودم تا اینکه یه روز زنگ زد گفت ادرستو گیر اوردم الان


میام اون علیه عوضیو می فرستم پیش داداشش حالا

دیگه منو با ناموسم معامله می کنه من که ترسیده بودم


به داریوش زنگ زدم و قضیه رو گفتم اون هنوز منو

دوست داشت منم عاشقش بودم فریدون اومد درخونه علی


و صدا زد گفتم علی نرو قبول نکردو رفت تو کوچه تو

اون موقع داریوش هم اومد فریدون قاطی بود داریوش بهش


گفت فریدون خواهرت به خاطر تو زندگیشو بهم زد

حالا که زندگی داره دوباره بهمش نزن فری گفت من باید


حساب این علی عوضیو برسم دادکشان رفت سمت

علی منم داشتم جیغ و داد می کردم داریوش پرید وسطه


فریو علی.و گفت امکان نداره بزارم دو باره زندگیه

عشقم بهم بریزه که چاقوی فری به جای علی رفت تو


شکم داریوش فریدون حاج و واج مونده بود منم دنیا به

روم سیاه شد علی هم فرار کرد رفت تو فریدون فرار کرد


رفتم بالا سره داریوش دستشو گرفتم گفتم پاشو

عزیزم عشقم اخه چرا ..گفت من طاقت ناراحتی تو رو ندارم


می دونم به علی عادت کرده بودیو بچه هم داری

نمی خواستم دوباره زندگیت بهم بریزه فقط بدون تو تمام


وجودم بودی لیلا و بعدش هم مرد اون قدر بالای

سرش گریه کردم تا همسایه ها اومدن بردنم جالبه بدونید


فریدون هم هنگام فرار با یه ماشین تصادف کرد و

مرد فقط این وسط داریوش بود که فدا شد اخرشم هم


داریوشو از دست دادم هم فریدونو این بود سرنوشته

عجیبه من. من و علی اسم پسرمونو گذاشتیم


داریوش تا یادش همیشه زنده باشه

به همین سادگی

یکدیـــ ! ــــگر را گـــــــــم کرده ایم


تا یــــــ ! ــــکی دیگر را پیدا کنیم


به همین سادگی… !


عشق ینی همین

فاجعه یعنی


آنقدر در تـــــ♥ـــو غرق شده ام


که از تلاقی نگاهم با دیگری


احساس


خیانت می کنم!


عشق یعنی همین!!! 

 

 

اینو دیگه راست میگه..........

بایــــב بــــه بعضــــے پســــرا گفــــت :


آهــــاے پســــر ...


حواســــت باشــــه ...!


ایــــטּ בختــــرے کــــه بــــه تــــפ בل בاבه ,


خیلے هــــا בر " آرزوے نیــــم نگاهــــش " هستنــــב ...

لیاقــــت בاشتــــه بــــاش ..............!


موافقین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

 

 

 

 

 

من ک کاملاااااااا موافقم.....................

میترسم همه مثه تو باشند.........



اگــــــــر مـــے بــیــنــــے هــنـــــــوز تــنــهــــــام ...



بـــــــﮧ خــــــاطـــــــــر عــشـــــق تــــــو نــیــســـت !!



مــن فــقـــــــط مـــــے تــــــرســـــــم ؛



مــــے تـــــــرســـــــم هـــمـــــــﮧ مــثـــــل تــــــو بـــــاشــــــنـد . . . !!

پر از حرف

 

ﻣــﺎ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘــــــﺮﺍﺵ ﻧﯿﺴﯿﻢ ﮐﻪ ﺳﺎﭘﻮﺭﺕ ﺑﭙﻮﺷﯿﻢ ﺣﺎﺟــﯽ 

ﺍﺯ ﺍﻭﻧــــﺎﺵ ﻧﯿﺴﯿﻢ ﮐﻪ ﮐﻔﺶ ﭘﺎﺷﻨﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﭘﺎﻣﻮﻥ ﮐﻨﯿﻢ ! 

ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺎﺵ ﻧﯿﺴﯿـــــﻢ ﮐﻪ ۸۰ ﻗﻠﻢ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﮐﻨﯿﻢ  

ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺎﺵ ﻧﯿﺴﯿﻢ ﮐﻪ ﻫﺮﺷﺐ ﯾﻪ ﺟﺎ ﻭﻝ ﺑﺎﺷﯿﻢ !  

ﻣﺎﻧﺘﻤﻮﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﺸﮑﯿﻪ !  

 

ﺷﻠﻮﺍﺭﻣﻮﻥ ﻟﺶ ﻭ ﺧﺎﮐﯿـــــــﻪ ! 

ﭘﺎﻣﻮﻥ ﮐﻔﺶ ﺗﺨﺖ ﻭ ﻭﺭﺯﺷﯿﻪ !  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

از این مطلب خوشم اومد برا شما هم گذاشتم........